استوری برف در جواهردشت
تو بخوان شب همه شب برایم، ای مرغِ سحر
که دل خسته من در آمد از سینه به در
تو سبک بالی و من؛ اسیر بشکسته پرم
تو پر از شوری و من؛ ز عالمی خسته ترم
تو بخوان؛ تو بخوان…
به گوش اهل جهان
که خبر شود از شتابِ این کاروان
تو بخوان شب همه شب برایم، ای مرغِ سحر
که دل خسته من در آمد از سینه به در
تو سبک بالی و من؛ اسیر بشکسته پرم
تو پر از شوری و من؛ ز عالمی خسته ترم
تو بخوان؛ تو بخوان…
به گوش اهل جهان
که خبر شود از شتابِ این کاروان
تمامی حقوق این وبسایت محفوظ میباشد.