سندروم هارلر در کودکان
سندرم هارلر یا mucopolysaccharidosis type-IHیک بیماری وراثتی اتوزومی مغلوب وابسته به X است و در صورت ایجاد موتاسیون در ژن مذکور به صورت هموزیگوت این بیماری به ارث می رسد. این بیماری، به دلیل کمبود آنزیم alpha-L-induonidase Sulphatase ایجاد می شود کمبود این آنزیم منجر به انباشته شدن گلیکوزآمینوگلیکانها (هپاران سولفات، درماتان سولفات وکندروئیتین سولفات) در لیزوزوم ها در بافتهای مختلف بدن می شود. گلیکوزآمینوگلیکانها از دسته موکوپلی ساکاریدها می باشد. در واقع موکوپلی ساکاریدوز گروهی از بیماریهای متابولیکی ژنتیکی است که در اثر نقص در آنزیمهای اختصاصی لیزوزوم بوجود می آید. کمبود آنزیم مذکور، گروهی از اختلالات را ایجاد می کند که درجات آن از نظر شدت و ضعف چنین است: سندرم هارلر، سندرم اسچی – هارلر و سندرم اسچی، به بیان دیگر در این گروه، سندرم هارلر در نهایت شدت، سندرم اسچی- هارلر در حد وسط و سندرم اسچی در کمترین شدت قرار می گیرند. 25 درصد این کودکان به دنبال کسب دو ژن معیوب، آنزیم مذکور در بدنشان ساخته نمی شود و در نهایت دچار سندرم هارلر می شوند.
علایم سندرم هارلر
هپاتواسپلنومگالی پیشرفته، بیماری قلبی، ناهنجاریهای شدید اسکلتی، هیدروسفالی و عقب ماندگی ذهنی منجر به مرگ زودرس اغلب در 5 سالگی می شود. بسیاری از این بیماران نیازبه درمان اکسیژن شبانه در طول بیماری دارند. بیماری قلبی و ضخیم شدن دریچه های میترال و آئورت از بارزترین علایم این بیماری است. سایر علایم شامل ایراد در یادگیری، محدودیت حرکت در اثر خشکی مفاصل، درد در ناحیه کمر، اسهال شدید، بدریختی استخوان، عفونتهای دستگاه تنفسی و گوش، گلوکوم (آب سیاه)، کوری (در اثر تار شدن تدریجی قرنیه)، نقص ماهیچه اسکلتی و عصبی است.
تشخیص سندرم هارلر
سندرم هارلر می تواند براساس تنوعی از علائم بالینی یا نشانه ها حدس زده شود. این وضعیت براساس آزمایش خون که علامت کمبود آنزیم را نشان می دهد، تشخیص داده میشود. همچنین با استفاده از CVS (پرز جنینی) که در هفته ی 10-11 حاملگی انجام می شود، میتوان به این سندرم پی برد. بیشترین نمونه های مورد استفاده برای تشخیص کمبود آنزیم iduronidase α-L-، کشت فیبروبلاستهای پوست یا لکوسیتهای فرد بیمار می باشد، که تجمع موکوپلی ساکاریدها در سلولهای بیمار هارلر به میزان 5 الی 10 برابر بیشتر از سلولهای سالم در فرد نرمال است.
درمان سندرم هارلر
پیوند سلولهای بنیادی خون آلوژنیک (مغز استخوان) می تواند به طور قابل توجهی پیشرفت بیماری را متوقف کند و منجر به اصلاح جزئی تظاهرات بالینی شود و بقای بیمار مبتلا به سندرم هارلر را بهبود بخشد. با پیوند مغز استخوان، ماکروفاژهایی که α-L-iduronidase را به صورت طبیعی دارند به بافت نفوذ کرده و باعث انتقال آنزیم نرمال به سلولهای معیوب از طریق اندوسیتوز می شوند. درمان با جایگزینی آنزیم، انتقال ژن یا تغییر ژن از راهکارهای دیگر در درمان این بیماری می باشد. اثربخشی این درمانها، به ویژه برای سیستم عصبی مرکزی، به شدت به تشخیص زود هنگام این اختلال بستگی دارد.