ماجرای ازدواج پر سر و صدای کیمیا علیزاده و حامد معدنچی
حامد معدنچی: برنامه خواستگاری ما یکدفعه ای شد و من دو روز قبل از تصمیمم برای خواستگاری به خانواده گفتحامد معدنچی: برنامه خواستگاری ما یکدفعه ای شد و من دو روز قبل از تصمیمم برای خواستگاری به خانواده گفتم.
كيميا عليزاده: بعد عيد قرار است سر خانه و زنديگمان خودمان برویم.
حامدمعدنچی: درباره خداحافظی کیمیا و کنار گذاشتن ورزش، همین جا می گویم که خیال همه راحت باشد. کیمیا بعد از مراحل درمانش قوی تر از قبل برمیگردد و انگیزه زیادی هم دارد.
كيميا عليزاده: كميته تصميم گرفت من پرچم دار نباشم و من مشكل پزشكي نداشتم.
حامد معدنچی: ما با هم نسبت فامیلی نداریم. بعضی ها حتی می گفتند دختر عمو و پسرعمو هستند فامیلی ما که فرق می کند
حامد معدنچی: برنامه خواستگاری ما یکدفعه ای شد و من دو روز قبل از تصمیمم برای خواستگاری به خانواده گفتم.
كيميا عليزاده: بعد عيد قرار است سر خانه و زنديگمان خودمان برویم.
حامدمعدنچی: درباره خداحافظی کیمیا و کنار گذاشتن ورزش، همین جا می گویم که خیال همه راحت باشد. کیمیا بعد از مراحل درمانش قوی تر از قبل برمیگردد و انگیزه زیادی هم دارد.
كيميا عليزاده: كميته تصميم گرفت من پرچم دار نباشم و من مشكل پزشكي نداشتم.
حامد معدنچی: ما با هم نسبت فامیلی نداریم. بعضی ها حتی می گفتند دختر عمو و پسرعمو هستند فامیلی ما که فرق می کند
کیمیا علیزاده: نرمالو اسم عروسک من است که شبیه خرس خوابیده است و به عنوان بالش از آن استفاده می کنم.
هفتم شهریور ماه سال هزار و سیصد و نود و هفت
هفتم شهریور ماه سال هزار و سیصد و نود و هفتم. كيميا عليزاده: بعد عيد قرار است سر خانه و زنديگمان خو…