سریال ترکیه ای بچه قسمت 3 با زیرنویس
خلاصه داستان قسمت ۳ سریال بچه
آسیه با عصبانیت به اتاق شعله می رود و میگوید که میداند او به عمد این کار را کرده و اگر تا شب، افه پیدا نشود، زندگی او را نابود خواهد کرد. افه در پارک ، سرگردان است و دنبال مادرش میگردد. مردی که در حال پول زور گرفتن از کودکان دیگر است و حالت موجهی ندارد، افه را میبیند و سراغ او می رود. او وقتی میفهمد که افه گم شده است، آدرس را از جیب او پیدا کرده و افه را به رستوران می برد. آکچا با دیدن افه متعجب می شود. افه میگوید که این زن مادر او نیست، اما آکچا که به آن مرد اعتمادی ندارد، افه را به او پس نمیدهد و به زور او را راهی میکند. شب در خانه، همگی با ناراحتی و نگرانی منتظر خبری از پلیس هستند. کمی بعد، افه به خانه می آید.همه شوکه و خوشحال می شوند. شعله، افه را بغل کرده و گریه میکند. آسیه و علی کمال نیز با مهربانی با او برخورد میکنند. آکچا که افه را به خانه آورده است، از دور به رابطه صمیمی آنها نگاه میکند و خیالش راحت می شود. او قصد رفتن دارد که در حیاط، ملک سراغ او آمده و میگوید که شعله واقعا افه را دوست ندارد و نقش بازی میکند. آکچا حرفهای ملک را باور ندارد و از او میخواهد که دیگر سراغش نرود.